نگار طیب زاده مقدم؛ بهرام ملک محمدی
چکیده
پاسخ مولفههای بیلان آب به عنوان شاخصهای عملکرد هیدرولوژیکی نسبت به محرکهایی چون تغییر کاربری اراضی از اهمیت استراتژیک برخوردار است. در این مطالعه ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر مولفههای بیلان آبی با تمرکز بر روابط و تغییرات شاخصهای اصلی عملکرد آب و عملکرد رسوب صورت پذیرفت. بر این اساس از مدل زنجیرهای مارکوف برای پیشبینی ...
بیشتر
پاسخ مولفههای بیلان آب به عنوان شاخصهای عملکرد هیدرولوژیکی نسبت به محرکهایی چون تغییر کاربری اراضی از اهمیت استراتژیک برخوردار است. در این مطالعه ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر مولفههای بیلان آبی با تمرکز بر روابط و تغییرات شاخصهای اصلی عملکرد آب و عملکرد رسوب صورت پذیرفت. بر این اساس از مدل زنجیرهای مارکوف برای پیشبینی کاربری اراضی در سال 2040 استفاده شد. همچنین مدل ارزیابی آب و خاک آمریکا بهعنوان مدل مبنا برای ارزیابی و برآورد شاخصهای هیدرولوژیکی در حوضه آبخیز طالقان به عنوان حوضهای کوهستانی با عدم تجانس ساختاری توسعه داده شد. نتایج مدل نشان داد که افزایش سکونتگاهها و توسعه شهری در حوضه آبخیز طالقان منجر به ایجاد رواناب بیشتر، افزایش کمی شاخصهای عملکرد آب، عملکرد رسوب و همچنین افزایش رسوبگذاری خواهد شد. تغییر کاربری اراضی سبب افزایش تقریباً 11 برابری بار رسوب تا سال 2040 میگردد. تبدیل مراتع به زمینهای بایر مهمترین تغییر کاربری است که میتواند افزایش رسوبگذاری را به همراه داشته باشد. همچنین افزایش زمینهای بایر خود علتی بر کاهش تبخیر و تعرق در برخی از زیرحوضههای این آبخیز خواهد بود. افزایش بارندگی و کاهش نفوذپذیری خاک باعث افزایش رواناب سطحی شده و در نتیجه فرسایش خاک و رسوبگذاری را افزایش خواهد داد. در این مطالعه دقیقاً زیرحوضههای که بالاترین میزان کمی شاخص عملکرد آب پیشبینی شده را داشتند دارای بالاترین میزان کمی شاخص عملکرد رسوب و افزایش رسوبگذاری نیز بودند. در این تحقیق مشخص گردید تغییرات کاربری اراضی به عنوان نوعی از تغییرات ساختاری در سرزمین اثرات مشهودی را بر عملکردها و پاسخهای هیدرولوژیک حوضه آبخیز خواهد گذاشت.